آیین رونمایی از آلبوم موسیقی «تبرئه» به آهنگسازی ارشام مودبیان و کیارش اعتماد سیفی روز شنبه هفتم اردیبهشت ماه با حضور تعدادی از هنرمندان در خانه موزه بتهون رونمایی شد. به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری «نغمه حصار»، آلبوم موسیقی نمایش «تبرئه» به آهنگسازی ارشام مودبیان و کیارش اعتماد سیفی روز شنبه هفتم اردیبهشت ماه توسط موسسه فرهنگی هنری «نغمه حصار» به مدیریت افشین معصومی در خانه موزه بتهون رونمایی شد.
آلبوم «تبرئه»شامل قطعات موسیقی نمایشی به همین نام است که در دی ماه 1397 به کارگردانی منیژه محامدی و بازی مهوش افشار پناه، محمد اسکندری، مجید جعفری، فرناز رهنما، نوید جهانزاده، آیلار نوشهری، علی نجفی، حامد شفیعخواه، شهابالدین علیشاهی، رضا دشتکی، پیام میرمصطفی در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد. این نمایش حکایت آدمهایی است که بی آنکه مرتکب جرمی شده باشند گرفتار زندان و شکنجه و اعدام میشوند.
منیژه محامدی مترجم و کارگردان نمایش «تبرئه» در این مراسم که با حضور هنرمندانی چون محمد اسکندری، محمد نادری، سام کبودوند، فرناز نادری و تعدادی دیگر از هنرمندان برگزار شد، ضمن قدردانی از افشین معصومی به جهت مشارکت در تولید آلبوم و بابک چمن آرا به جهت در اختیار قرار دادن خانه موزه بتهون برای برگزاری آیین رونمایی موسیقی نمایش «تبرئه» گفت: فکر می کنم این اولین بار است که موسیقی یک اثر نمایشی به صورت آلبومی مجزا در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. این هم جای خوشحالی دارد اعضای گروه «پیوند» که سالهاست در کنار هم به اجرای آثار نمایشی مشغول هستند دوباره در یک مکان زیبا این شرایط را پیدا کردند که دوباره کنار هم جمع شوند و در کنار شما مخاطبان عزیز از آلبوم موسیقی نمایش «تبرئه» رونمایی کنند.
ارشام مودبیان یکی از آهنگسازان آلبوم «تبرئه» نیز در این برنامه بیان کرد: من چندین سال بود که به فکر جمع آوری و تدوین مجموعه آثارم در قالب یک آلبوم بودم اما همیشه به هر دلیلی این اتفاق نمی افتاد، اما امروز بسیار خوشحالم که به همت کیارش اعتماد سیفی و سایر دوستانم شاهد انتشار رسمی آلبوم «تبرئه» در خانه موزه بتهون هستیم. بدون تردید هم بدون حمایت افشین معصومی در موسسه فرهنگی هنری «نغمه حصار» و هم حمایت های بابک چمن آرا در خانه موزه بتهون انتشار این آلبوم میسر نبود. پس لازم است از همه این عزیزان قدردانی ویژه ای داشته باشم که در مسیر تولید کار همراه ما بودند.
کیارش اعتماد سیفی نوازنده و یکی دیگر از آهنگسازان این اثر موسیقایی نیز گفت: اصولا خسته تر از آنی هستم که بخواهم کار کنم . به همین دلیل باید بگویم بخش زیادی از کار و جمع آوری این آلبوم بر عهده ارشام مودبیان بوده و دوستان دیگر بوده که از همه آنها بابت این مشارکت تشکر می کنم.
«زندگی»، «زندگی من»، «آنها مرا گرفتند»، «من چه اشتباهی کردم»، «آنها مرا روی زمین گذاشتند»، «من را کجا می برید»، «قرار است زندگی من اینطور باشد؟»، «شب های سرد در سلول من»، «من هنوز در خط اعدامی ها هستم»، «من هرگز به کسی آسیب نمی رسانم»، «آسان نیست بدانی از کجا آمده ای»، «من سال های زیادی زندانی بودم»، «راه مبارزه چیست»، «چرا من اینجا هستم»، «زندان روح مرا گرفت»، «قدم زدن درردیف مرگ»، «آزادی به سوی من می آید»، «من طلوع آفتاب را می بینم»، «زندگی جدید برای ما»،«آهنگ پاداش» قطعاتی هستند که در آلبوم «تبرئه» گنجانده شده است.
آیناز خزینی نوازنده پیانو، بهرنگ معتمدی نوازنده ویولنسل، ارشام مودبیان نوازنده کیبورد، کاوه اعتماد سیفی و کیارش اعتماد سیفی نوازندگان گیتار الکتریک، میلاد مرادی نوازنده موسيقي تهرانچه، امین جعفری گرافیست، کاوه صادقی آزاد ویراستار، شیرین جهان زاده عکاس نیز گروه اجرایی این آلبوم را تشکیل می دهند.
1398-03-05
قطعه «تنها میمانم» در مجموع، اثری متوسط است و بیشک بخش آهنگسازی «فرید سعادتمند» بخش قدرتمند آن محسوب میشود. فرید سعادتمند سالهاست که در عرصه آهنگسازی و تنظیم فعال است، اما من در رونمایی البوم «حالا که میروی» به خوانندگی محمد معتمدی با او بیشتر آشنا شدم و موفقیت این آلبوم، مرا بر آن داشت تا از این پس، بیشتر آثارش را دنبال کنم. یکی از ویژگیهای خوب فرید سعادتمند در آهنگسازی، خلق ملودیها و لایت موتیفهایی گیرا و احساسی است که برخی آثارش آنچنان زیباست که حتی با سادهترین و معمولیترین تنظیم و ارکستراسیون هم میتواند مقبول اُفتد. اگر همه تلاش و علماندوزی و تجربه او را در یک سو بنهیم، یکی از عواملی که باعث این سوز و احساس در ملودیهایش شده بیشک به پدری ربط دارد که فرید از کودکی با زیباترین الحان مداحی وی رشد و بالندگی یافته است و ردّ این تاثیرات در آثار او ملموس است. «برادر جان» سریال این روزهای ماه مبارک رمضان است که از مخاطبان گرفته تا هنرمندان، نظرها را به خود جلب کرده و تیتراژ این سریال محبوب تلویزیون مرا بر آن داشت تا یادداشتی بر این اثر که با عنوان «تنها میمانم» با آهنگسازی و تنظیم «فرید سعادتمند» شعر «حسین غیاثی» و خوانندگی «سالار عقیلی» خلق شده، بنویسم. این قطعه بلافاصله تنها پس از چند میزان گیتار به کلام میرسد و با مقدمهای موجز، شنونده را مهمان صدای خواننده میکند. از ریتم شش هشتم سنگین یا به اصطلاح موسیقی پاپ «اسلو راک» برای جریان روان کلام بهره برده شده و شنونده با اثری ملو مواجه است. این قطعه تا آنجا که مصراع «تویی تویی دنیای من...» با یک میزان سایه موسيقي تهرانچه به میان میآید، چیز خاصی ندارد که مخاطب را درگیر کند، اما اینجا ملودی بسیار زیبا و گیراست و بسیار جای کار و حالتها و ناز و بروز احساس از جانب خواننده دارد که متاسفانه، سالار عقیلی آنچنان که باید، از پس آن برنیامده است. با این وجود که شاید قیاس، پسندیده به نظر نرسد، ولی اگر همین بخش را محمد معتمدی میخواند، قطعه زیباتری از کار در میآمد؛ چرا که معتمدی میداند که با این موتیفها چه کند و چطور حداکثر بهره را از لایت موتیف آهنگساز ببرد. هنر نوازندگی و خوانندگی موضوعی فراتر از اجرای صحیح نتها است؛ وگرنه میتوانستیم به جای واژه هنر از کلمه فن یا تکنیک استفاده کنیم. موسیقی آنگاه هنر محسوب میشود که نوازنده یا خواننده بتواند روحی در کالبد بیجان نتها دمیده و ایدههای مکتوب آهنگساز را دوباره به جملاتِ موسیقایی زیبای شنیداری تبدیل کند. خواننده علاوه بر تسلط کامل بر تکنیک باید شناختی کامل از موزیکالیته، سبکشناسی، فرم و آنالیز و تاریخ موسیقی داشته باشد تا بتواند با اِشراف کامل به اجرایی تاثیرگذار برسد. قطعه «تنها میمانم» در مجموع اثری متوسط است و بیشک بخش آهنگسازی «فرید سعادتمند» بخش قدرتمند آن محسوب میشود و از جنبه خوانندگی و کلام میتوانست انتخابی مطلوبتر صورت گیرد و به اثری فاخر و ماندگار تبدیل شود تا مستقل از تیتراژ تا سالها به حیات خود ادامه دهد. البته آهنگساز در بخش موسیقی متن سریال، یکی از شاهکارهای متن را با زحمت فراوان خلق کرده و هر متخصصی با گوش دادن به متن سریال متوجه زحمت و خلق سیکوئِنس و میزان به میزان جملههای موسیقی سریال میشود. در صورتی که به ویژه در کشور ما برای سریال در این حد، علم و زحمت و انرژی صرف نمیشود و بسیاری از آهنگسازان با کپی و لوپ کردن میزانها کار خود را بسیار آسان کرده و بر اهمیت موسیقی متن وافق نیستند؛ مقولهای که فرید سعادتمند با اهتمام کامل به آن پرداخته است. در زمینه آثار مستقل موسیقایی هم فرید سعادتمند نشان داده که توانمند است و مطمئنا در آینده باز آثاری خوب و ماندگار از او خواهیم شنید. قطعه «تنها میمانم» به عنوان تیتراژ سریال «برادر جان» با آهنگسازی و تنظیم «فرید سعادتمند» شعر «حسین غیاثی» و خوانندگی «سالار عقیلی» ساخته شده است. این سریال، شبهای ماه مبارک رمضان از شبکه سوم سیما در حال پخش است.
1398-03-01
به گزارش خبرنگار مهر، رضا علی آبادی از نوازندگان و آهنگسازان فعال موسیقی ایرانی با انتشار متنی از شرایط اجاره بهای تالارهای وابسته به بنیاد فرهنگی هنری رودکی انتقاد کرد. در متن منتشرشده علی آبادی آمده است: «قربانی رفت و آمدهای پی در پی، تنها هنرمندان مستقلی هستند که بدون هیچ اسپانسر و حمایتی در ژانر موسیقی مقامی و سنتی در تلاش هستند. من در چند روز اخیر با بنیاد رودکی قرارداد بستم. قیمت سالن با احتساب ۹ درصد ارزش افزوده که هیچ گاه برای هنرمندان درکش نکردم، مبلغ پنجمیلیون و دویست هزار تومان خواهد شد. هزینه عکس و طراحی پوستر، هزینه چاپ بروشور و پوستر، هزینه فیلم بردار و عکاس کنسرت، هزینههای جاری کنسرت، هزینه لباس و در نهایت پنج درصد حق فروش سایت! حال آیا مبلغی باقی میماند برای اینکه دولت ۱۰ درصد هم از بلیط را اخذ کند؟ فریاد ما به کجا خواهد رسید مادامی که وزیر ارشاد از زیرترین جزئیات اطلاعی ندارد؟ من قیمت بلیط را در ژانر موسیقی مقامی چقدر بگذارم تا هزینههایم تنها برابر شود؟ راه حل ساده است، احتیاجی به برگزاری کنسرت نیست. اما ما اگر روی صحنه نباشیم در کنج اتاق از غصه دق خواهیم کرد. بگذارید آخریننفسهایمان روی صحنه سبز بماند.» رضا علی آبادی از جمله نوازندگان و پژوهشگرانی است که طی سالهای اخیر فعالیتهایی را در حوزههای پژوهشی و اجرای ساز تنبور انجام داده است. انتشار آلبوم «تنیده در صدا» با همکاری زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبهای و هومن شیرعلی نوازنده عود و برگزاری کنسرتی به همین نام در تالار رودکی، برگزاری چند کنسرت بداهه نوازی با همکاری هنرمندان شناخته شده موسیقی کشورمان در فرهنگسرای نیاوران، انتشار کتاب «مقامهای باستانی تنبور»، انتشار آلبوم «مجموعه نظمهای تنبور» با همکاری درویش جوانمیر منهویی از جمله فعالیتهایی است که این هنرمند در عرصه موسیقی انجام داده است.
1398-03-01
به گزارش خبرگزاری مهر، امیرعباس ستایشگر تهیه کننده و ناشر موسیقی پس از بروز برخی حواشی پیرامون تصویب قانون اختصاص ۱۰ درصد مبلغ فروش کنسرتها به فعالیتهای فرهنگی» متنی را خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرد. در متن منتشر شده از سوی امیر عباس ستایشگر که به رسانهها ارسال شده، آمده است: «باسمه تعالی جناب آقای دکتر صالحی / وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی / با سلام و احترام این دومین نامهای ست که برای شما مینویسم. اگر خاطرتان باشد اولین نامه درباره بنیاد رودکی بود که به جای ترتیب اثر دادن، وضعیت هنر در آن بنگاه روی به وخامت برداشت. من هنوز هم در کمال ِخوش باوری به روحیه ی سالم و هنرگرایانه شما شکی ندارم اما بیش از هر زمان مطمئنم که شما درباره موسیقی این مملکت در بی خبری به سر میبرید و یا به اصطلاح «آدرس غلط» به شما میدهند. جناب آقای وزیر، حال موسیقی خوب نیست. اهالی موسیقی در یک خشم بی سابقه قراردارند و تنها بانی آن معاونت هنری منصوب شماست که فضای ملتهب موسیقی را بدون مدیریت رها کرده است. ما از دولتمردانمان در این چهل سال آموختهایم که از حق بگوییم و هراسی از عواقبش نداشته باشیم. از اینکه مجوزهایمان مشکل پیدا کنند، از جوامع هنری به خاطر لابی گریها حذف بشویم و یا دستان مدیران کم ظرفیتِ بدنه ارشاد پایبند راهمان گردد. اگر تمام مسائل این یک سال گذشته را کنار بگذاریم که خود مثنوی هفتصد من خواهد شد، موضوع برداشت ۱۰ درصد از درآمد کنسرتهای موسیقی، لیوان ِتا لب لبریزِ صبر اهالی موسیقی را سرازیر کرده است. حتماً میدانید ما به یکباره اقدام به چنین اعتراضهایی نکردهایم، در ابتدا و از راه گفتگو از مدیران شما وقت خواستیم تا دراین باره و مواردی دیگر گفتگو کنیم تا گره را با دست باز کنیم که دندان بماند برای روزهای مبادا تر. اما تفرعن معاون هنری تان کار را به جایی رساند که حاصل درخواستهای ما برای گفتگو در ۵ دفعه، بدون پاسخ رها شد. در ادامه بیانیهای رسمی صادر شد که بی تفاوت از کنار آن رد شدید، درخواست تجمع در وزارتخانه را کردیم که ترتیب قراری داده شد در جلسهای. (چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت) موضوع ۱۰ درصد را بررسی کردیم و با وجود دلایلی که داشتیم موضوع ابتر ماند. در آن جلسه گفتیم با همه ممیزیهای سختگیرانه وزارت ارشاد، با فشارهای مالی که بر مردم مستولی شده، با لغو کنسرتهایی که حتی ارشاد جرأت آن را ندارد پای مجوزهای خودش بایستد، با توجه به ضررهای عظیمی که موسیقی غیر تجاری میدهد این طرح به صلاح نیست اما …اگر امروز به شما بگویند از فیش حقوقتان ماهیانه ۱ میلیون تومان به ما بدهید ما خرج هنر در مناطق کم بضاعت کنیم چه میگوئید؟ بله با شما موافقم اگر با طیب خاطر باشد که خیر و برکت کردن سفارش همه اولیا ست. اما اینجا به زور میخواهند از ما وصول کنند. آقای دکتر صالحی، این چه پا فشاری و تلاش برای بی اعتنایی به اهل موسیقی است که با وجود اینکه تمام افراد ذیصلاح و صاحب تجربه با این قانون مخالف هستند، دولت همچنان روی خوش به همراهی با هنرمندان موسیقی نشان نمیدهد؟ آیا خبردارید که این لایحه را خود وزارت ارشاد به مجلس برده تا از کنسرتها پول بگیرد و در مناطق محروم هزینه کند؟ آیا خبردارید کمیسیون فرهنگی با این موضوع مخالف بوده و با پافشاری وزارت ارشاد این طرح در کمیسیون تلفیق رأی آورده؟ آیا خبردارید در درون وزارت ارشاد دودستگیِ بی تعادلی وجود دارد که تکلیف کار بدون آئین نامه هنوز سرگردان است؟ آیا خبردارید که مدیرکل دفتر موسیقی _تنها مخالف این طرح در دولت _مجبور به استعفا شده است؟ مدیر کلی که با پایفشاری معاون هنری منصوبتان و با مخالفت اکثر ناشران موسیقی به میدان آمد اما امروز_بعد از یکسال _ به خاطر باندبازیها و فشارهای مدیریتی دست از حمایت او برداشتهاید و یک مدیر را قربانی معاونت هنری میکنید. میخواهند تنها مدیری که با این موضوع مرتبت و مخالف است را از گردانه خارج کنند که بدون مانع کار را پیش ببرند. معاونینتان حتی به مدیران کل خود رحم نمیکنند چه رسد به ما. آقای وزیر میدانید! دیوار حاشا بلند است اما ما اهل موسیقی، سالهاست در بالای آن دیوار ایستادهایم و مدیران را نظاره میکنیم. من تا به امروز بیش از ۵ معاون وزیر در امور هنری دیدهام و با ایشان همکار بودهام …می دانم که میدانید تمام آنچه می گویم صحت دارد، چون شما کسی نیستید که آخرت را به دنیا بفروشید. نَفَس شما به قرآن وحافظ و نهجالبلاغه گره خورده است. از نوشتههای عارفانه تان این را دریافتهام که دمی با بایزیدها و ابوسعید ها نشستهاید. آخر این چه ظلمی ست که بر سر اهالی موسیقی میرانید؟ و تا از آن دم میزنیم همکارانتان میگویند: «قانون شده است و نمیشود کاری اش کرد».اگر به تاریخ سری بزنیم در دوره پهلوی هم چادر از سر زنان سرزمینمان بر میداشتند، چرا که قانون بود. اما عاقبت را دیدیم. در پایان، سالهاست که با اعتقاد در کنار مردان نظامی، سیاسی و فرهنگی خود ایستادهایم و کار هنر را به پیش میبریم، در این شرایط حساس که کشورمان نیاز به آرامش و همدلی دارد، شمشیرتان را از سر اهل موسیقی بردارید، در معاونتهای مربوطه، میزهای بزرگ را به آدمهای کوچک نسپارید، گوش شنوا داشته باشید که خیر و برکت همه در گفتگو و تعامل است. از شما صمیمانه پوزش میطلبم اگر نوشتهام گزنده و تلخ است. خیلی خودمانی بگویم «حالمان گرفته است». حال که صدایمان به جایی نمیرسد و زور شما بر ما افزون است و فریاد ما را نمیشنوید، در شبهای پیشرو، وقتی در سایه قرآن مینشینیم و شبهای قدر را زنده نگه میداریم، من به عنوان کوچکترین عضو خانواده صبور موسیقی شما را به خدا وا میگذارم و برای خود و همکارانم بخشش از گناهان و صبر بیشتر طلب میکنم. ایاک و ظلم من لاتجد علیک ناصرا الا الله. والحمد لله ِ اولاً و آخرا / سید امیرعباس ستایشگر»